چقد دلم میخواست این روزا مشهد بودم ...
چند ماه پیش قبل از اینکه برم مشهد شبا که تو تراس می نشستم ، هر شب رو به مشهد به آقا سلام میکردم ، صلوات خاصه رو می خوندم ...
الان تو همون خونه ام و این تراس منو یاد همون شبا میندازه ...
دیشب عقد فریبرز بود ، در جوار آقا امام رضا ( ع ) ، ان شاءالله که به حق این روزای مبارک همه جوونا خوشبخت بشن ...
محمد پسر کوچلوت بزرگ شد و دوماد شد ، دومادی پسرت مبارک ، کاش بودی و این روزا رو میدیدی ، داداش منم نشد که عقد فریبرز کنارش باشم ، ببخش ...
:: بازدید از این مطلب : 253
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4